به طور کلی فرآیند ارزشگذاری شرکتهای دانشبنیان، استارتاپها و کسب و کارهای نوپا بسیار پیچیده و متفاوت از ارزشگذاری سهام شرکتها با سابقه فعالیت چندین ساله میباشد. دلیل این موضوع آن است که کسب و کارهای نوپا، دانشبنیان و استارتاپها هیچ سابقه در دسترسی ندارند، داراییهای آن عموما از نوع داراییهای فکری و غیرملموس بوده و حتی گاهی به تولید محصول یا خدمت نیز نرسیدهاند. از این رو روشهای متفاوتی برای ارزشگذاری شرکتهای دانشبنیان و استارتاپها وجود دارد که بر اساس نوع استارتاپ، عمر و مرحله فعالیت آن و همچنین سیاستها و اولویتهای سرمایهگذار هریک از این روشها میتوانند مورد استفاده قرار گیرند. در این بخش به بیان تعاریفی ساده و اصطلاحات رایج در ارزشگذاری استارتاپ میپردازیم.
تعداد راندهای سرمایهگذاری در واقع بیانگر تعداد مراحلی میباشد که یک شرکت دانشبنیان و یا استارتاپ به تامین مالی نیاز دارد. این مفهوم ساده ولی مهم بیان میکند که یک استارتاپ و یا شرکت دانشبنیان از مرحله اول تا رسیدن به مرحله عرضه اولیه عمومی (IPO) در چند مرحله میبایست تامین مالی انجام دهد. البته لازم بذکر است که هرچه از مرحله بذر به سمت عرضه اولیه عمومی پیش میرویم، تعداد شرکتهای دانشبنیان و استارتاپهایی که موفق شدهاند مراحل را طی کنند کمتر میشود. به عبارت بهتر در هر مرحله تعدادی از استارتاپها و شرکتهای دانشبنیان ممکن است شکست بخورند و به مرحله بعدی نرسند. برخی از استارتاپها نیز ممکن است با تعداد راندهای کمتر از چرخه استارتاپی خارج شده و به مرحله عرضه اولیه عمومی برسند و یا با شرکتهای دیگر ادغام شوند. بنابراین، راندهای سرمایهگذاری برای استارتاپها را میتوان همچون یک قیف در نظر گرفت که هر چه از ابتدا به انتها نزدیک میشود تعداد استارتاپهای آن کمتر میشوند.
همانطور که از نامش پیداست، این تعریف ارزش یک استارتاپ و یا شرکت دانشبنبان را پیش از آن که سرمایهگذاران وارد سرمایهگذاری بر روی استارتاپ و شرکت دانشبنیان شوند نشان میدهد، ارزش استارتاپ پیش از تزریق پول یک نقطه کلیدی در مذاکرات صاحبان کسب و کار و سرمایهگذاران میباشد.
این مورد ارزش یک استارتاپ و یا شرکت دانشبنیان را پس از آنکه سرمایهگذار بر روی آن سرمایهگذاری کرده است نشان میدهد. به عبارت دیگر داریم:
ارزش پس از تزریق سرمایه= مقدار سرمایهگذاری + ارزش پیش از تزریق سرمایه |
مفهوم ارزش پس از تزریق سرمایه به منظور تعیین درصد سهام سرمایهگذار جدید مورد استفاده قرار میگیرد. به عبارت دیگر درصد سهام در تملک سرمایهگذار از رابطه زیر بدست میآید:
میزان سهام سرمایهگذار= مقدار مبلغ سرمایهگذاری ÷ ارزش پس از تزریق سرمایه |
مقداری از مالکیت استارتاپ و یا شرکت دانشبنیان را که موسسین و بنیانگذاران استارتاپ در قبال تزریق سرمایه توسط سرمایهگذار از دست خواهد داد. این مقدار معمولا توسط درصد بیان میشود. بطور کلی در فرآیند جذب سرمایه و در هر مرحله سهام موسسین و بنیانگذاران استارتاپ رقیق میشود و به عبارت بهتر درصد مالکیت موسسی در استارتاپ کاهش مییابد. اما از سوی دیگر با تداوم روند فعالیت استارتاپ ارزش آن افزایش مییابد و در نهایت این امر منجر به افزایش ثروت موسسین و سایر سهامداران میگردد.
همانطور که عنوان شد موسسین استارتاپها تنها سهامداران آن باقی نخواهند ماند و پس از جذب سرمایهگذار مقداری از سهام خود را در ارای جذب سرمایه از دست میدهند. حال درصورتی که یک استارتاپ نیاز به چند مرحله جذب سرمایهگذار داشته باشد، سرمایهگذاران اولیه نیز مقداری از سهام خود را از دست خواهند داد. در این بین گاهی برخی از سرمایهگذاران در قرارداد خود حق عدم رقت را دریافت میکنند. بدین معنی که پس از جذب سرمایهگذران جدید در مراحل بعدی، مقدار سهام سرمایهگذار اولیه از مقدار مشخصی کمتر نشود.
گاهی بدلیل انعکاس دادههای نادرست و یا وجود نگاه خوشبینانه، یک استارتاپ بیش از ارزش ذاتی خود ارزشگذاری میشود. این مسئله علاوه بر سرمایهگذار برای صاحبان استارتاپ نیز اثرات نامطلوبی را بدنبال خواهد داشت چراکه در این موارد معمولا موسسین استارتاپ برای جذب سرمایه در مراحل بعد دچار مشکل میشوند و گاهی مجبورند در فرآیند ارزشگذاری مرحله بعد جهت جذب سرمایهگذار ارزش سهام خود را کاهش دهند که به این کار اصطلاحا راند پایین در جذب سرمایه گفته میشود.
در برخی از موارد ارزش یک استارتاپ کمتر از مقدار واقعی خود تخمین زده شود. اگرچه در این حالت سرمایهگذار میتواند مقدار سهام بیشتری را به تملک خود درآورد، ولی در بلند مدت سرمایهگذار نیز از این کار دچار ضرر میشود. چراکه در مراحل بعد تامین سرمایه و با جذب سرمایهگذار جدید، سهام سرمایهگذار اولیه نسبت به حالت قیمتگذاری عادلانه رقیقتر خواهد شد و در نهایت در مراحل انتهایی سرمایهگذار اولیه دارای درصد سهام کمتری نسبت به حالت معمول خواهد بود. علاوه بر این موسسین نیز به دلیل از دست دادن مقدار سهام بیشتر از حد معمول، انگیزه خود را برای ادامه فعالیت از دست خواهند داد.
به طور کلی مهمترین روشهای متداول ارزشگذاری استارتاپها بر مبناب چرخه عمر آنها در شکل ذیل نشان داده شده است. از آنجا که در اکثر مواقع مرز دقیقی برای تفکیک چرخه عمر در استارتاپهای مختلف وجود ندارد، نمودار زیر یک نمودار تقریبی میباشد.